چرا دلامون میگیره؟؟
درباره وبلاگ

رنگین کمان پاداش کسی هست که تا آخرین لحظه زیر باران بایستد.
آخرین مطالب
پيوندها

نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 26
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 672
بازدید کل : 147732
تعداد مطالب : 486
تعداد نظرات : 786
تعداد آنلاین : 1


دانلود آهنگ جدید
رنگين كمون
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی* باقلم نقش حبابی برلب دریا کشید
سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:19 ::  نويسنده : ی گ ا ن ه       

دل که بهانه وعلت خلقت عالمه وجودش

 عین تشخیص کمال وتفکیک بدوخوب ازهمه

 خودش بدون اتکا به هیچ ابزاری و

چیزی می تونه درک کنه نقص و کمال چیه وکدومه

تواین زمینه انگاری ازقبل همه چیزودیده و

 چشیده باشه تشخیصش کاملا دقیق و درسته

خواستن کمال و فرار از نقص طبیعت دله

 دل وقتی حکم کنه به خوبی چیزی اون 

چیز خواستنی می شه

 وهر وقت بگه یه چیزی بده،اون چیز ازنظرمی افته

 اساسا مثل خیلی ازدستگاههای مادی

اعم ازمصنوعی وطبیعی،دستگاه دل با یک چیزخاص

 کار می کنه اون چیز محبته

 دل محل و منبع و منشا محبت یا به تعبیر دیگه

 همون عشقه همونطور که مثلا وسایل برقی

بدون برق از کار می افتن و

 هیچ سود و ثمر و کاربردی ندارن،

دل هم بی برق عشق از کار می افته و

 باطل می شه خیلی وقتا نمی شه

از یه وسیله که واسه کار خاصی

طراحی شده، به منظور دیگه ای استفاده کرد

 مثلا دیده نشده با جارو برقی

 کسی گوشت چرخ کنه یا با تلویزیون لباس بشوره،

بادل هم نمی شه کاری کردکه خلاف طبیعت خلقتشه

هیچ دلیو هیچ کی هیچ جا نمی تونه پیدا

کنه جز اینکه مشغول کمالیه وازنقصی فراریه

 همه این مشغولیتها هم به

 خاطره عشقه به خاطر خواستن و طلبه

خدا دل رو که امانت ازلی وجود

 سرمدیشه،به آسمون وزمین عرضه کرداونا نپذیرفتن

گفتن ما  نمی تونیم ازعهدش برنمی آیم

بشر پذیرفتش و خلقت عالم و آدم به شکلی که

 هست صورت پذیرفت.اومدیم که کمال ببینیم

وعاشق بشیم وعشق

 معشوق بی همتا در دلمون دونش جوانه بزنه

و نهال و درخت بشه و ثمر بده معشوق قشنگه،

هر قشنگی خواستنیه.اگه خواسته های دلمون و

 تنفرامون به این سمت و سو رفت

تو مسیری مستقیم قدم گذاشتم که

 میوه اش وصال رب العالمین بی مانند و مثاله

اگه نه مثل ماشینی می مونه

 که از جاده آسفالت خارج می شه و تو خاکی می افته

 به میزانی که حواس راننده پرته خوابه

  تکونها وآسیبها وازجاده اصلی دورشدن وامکان گم

 شدن و حتی مردن بیشتر می شه.دل هم همینجوریه

 هر چی از عشق الهی فاصله گرفت گرفتگیها وفریادها

و دردها و کزکردنا و اشک و آه و ناله

 هاش بیشتر می شه.دلمون به این خاطر می گیره

که به غیر کاربردی که طبیعتشه مشغوله

مثل هردردی که اگه نباشه متوجه بیماری خودمون نمی شیم

دلمون هم اگه نگیره نمی فهمیم که ازجاده خارج شدیم وبه چیزی

 پرداختیم که تناسبی باوجودمون نداره وازهدف آفرینش عالم وهرچه

 درش هست، دوره. نمی فهمیم داریم اشتباهی می ریم. نمی فهمیم

 مریضیم.نمی فهمیم ازراه ومقصدپرتیم.این نعمته.یه نعمت خدا دادوخود

 تنظیم. تمام اعضای ما همینجوریه. خودکاره. دلمونم خودکاره

 وقتی می گیره یعنی یه ایرادی داره. ایرادش یکیه

چون دردش یکیه. چون معشوقش یکیه

 چون عشق یکیه. چون خدا یکیه

پس هر وقت گرفت یعنی من خدا می خوام 

 یعنی به عشقش مشغولم کن.یعنی منواززمین بکن وبه آسمون ببر

 منتها ما حواسش رو پرت می کنیم. مثل دردی که با مسکن روش

 سرپوش میذارن. از یادش می بریم که بیماره و به خدا نیاز داره

 مثلا میشینیم فیلم می بینیم، پارک و خیابون می ریم،

به یه دوست زنگ می زنیم بایه رفیق می شینیم،می خونیم،می خوابیم

 اینجوری توجهمون ازدرونمون معطوف بیرونمون می شه

اینجوری تسکین پیدا می کنیم. چون توجه به درونمون یعنی

احساس درد و توجهمون به بیرونمون یعنی دوری از

 این احساس.قوای شهوت و وهم وغضب مشغولمون می کنه

و از عالم عقل و دل دور می شیم. اینهمه توصیه به

خلوت و تامل و فکر به این خاطره که از دردمون غافل نشیم

یهوبه خودمون نیایم ببینیم دیگه دلی برامون نمونده

دلمون مرده بی دل شدیم وخبر نداریم.تذکراهمه به این خاطره

 ارسال رسل و انزال کتب هم به این خاطره. این اختیار ماست

که به درمان بپردازیم یا مشغول بازی بشیم و فراموش کنیم

آره اختیار داریم.عاشقی به زور نمی شه که می شه؟

هر چی تو عالم هست قائم به ذات خداست

ممکنه و وجودش به خدا که واجبه تکیه کرده.دل اینو

می فهمه چون غیراین نیست.فقط خداست.ظاهروباطن اونه

همونطور که هم اوله و هم آخر. هر جا نگاهمون بیفته

 خداست.همه کمالات هم از اونه.دل خدا خواهه،کمال گراست

 عاشقه عشقشه.زیبایی همه جا هست.دل همه جا رومی خواد

به همه جا وهمه چیز و همه کس که نمی شه رسید

ازمون دلبری شده و دستمون ازدامن دلبر خالیه

پریشون خاطر و افسرده دل می شیم. همش غصه میخوریم

 فکر و خیال می بافیم. چه باید کرد؟ راه رو درست باید رفت

وقتی نگاهمون به عالم عوض شد واونجوری که بایدنگاه کردیم

به آرامش میرسیم.رسیدن به معشوق اصلی رسیدن

به چشمه آرامشه اینجوری آروم می شیم.رسیدن به وصالش

همه سختیها رواز تن آدم درمی کنه وهمه توجهات متفرق رو

یکی می کنه این وظیفه عقله.عقله که باید دست دل رو بگیره

وبهش بگه سرچشمه کجاست وتااونجا ببرش وتوراه هرجا یادش

                                                    رفت به یادش بیاره و دلداریش بده